پاسخ به شبهات  اعتقادی و شایعات دنیای مجازی
پاسخ به شبهات  اعتقادی و شایعات دنیای مجازی

پاسخ به شبهات اعتقادی و شایعات دنیای مجازی

j-shobheh

104-امیرالمومنین علیه السلام مصداق گوش شنوا.

امیرالمؤمنین علی (ع) مصداق گوش شنوا


گاه انسان سخنى را مى‌شنود، و فوراً آن را فراموش مى‌کند، همانطور که در تعبیرات عامیانه مى‌گوئیم: از این گوش شنید و از گوش دیگر بیرون کرد، ولى گـاه روى آن اندیشه مى‌کند و در دل جاى مى‌دهد، و آن را چراغ راه زندگى خود مى‌شمرد. این چیزى است که از آن تعبیر به «وعى» مى‌شود. در بسیارى از کتب معروف اسلامى اعم از تفسیر و حدیث آمده است که وقتی آیه «لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ.[حاقه/۱۲] تا آن را مایه اندرزتان گردانیم و گوش نگه‌دارنده اندرز، آن را فرا گیرد»، نازل شد؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من از خدا خواستم که گوش على را از این گوش‌هاى شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد»؛ و به دنبال آن على (علیه السلام) مى‌فرمود: «من هیچ سخنى بعد از آن از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشنیدم که آن را فراموش کنم، بلکه همیشه آن را به خاطر داشتم.»

  

«ابن‌تیمیه» رهبر فکری وهابیت، که بغض امیرالمؤمنین را در دل دارد و نمی‌تواند، فضیلتی از ایشان را ببیند، می‌گوید: «أحدها بیان صحة الإسناد و الثعلبی و أبونعیم یرویان ما لایحتج به بالإجماع؛ الثانی أن هذا موضوع باتفاق أهل العلم.[۱] اولاً باید از معتقدان به این مسئله، صحت آن را درخواست نمود، و ابونعیم و ثعلبی که این حدیث را نقل نموده‌اند، از کسانی هستند که روایاتی که به اجماع باطل است، را هم نقل می‌کنند؛ و ثانیاً این حدیث به اتفاق عالمان ساختگی است.» در جواب به او باید عدم اطلاعش از روایات نقل شده در این زمینه را یادآور شویم، و بگوییم که او دانسته یا ندانسته، با تعصب فضائل امیرالمؤمنین را تکذیب می‌نماید. نزول این آیه در حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) با اسناد متعدد و معتبر از ۷ نفر از صحابه در کتب اهل سنت، روایت شده است:

۱. این روایت از «بریده اسلمی» در تاریخ دمشق، تفسیر ابن ابی‌حاتم و تفسیر قرطبی نقل شده است. «ابن ابی‌حاتم» در مقدمه کتابش التزام داده است، که فقط روایات صحیح را در تفسیر آیات بیاورد، و «ابن‌تیمیه» هم تفسیر او را از تفاسیری می‌داند که جعلیات را نقل نمی‌کنند و قابل اعتماد هستند. بریده می‌گوید: «عن بریدة قال: تلا رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) هذه الآیة (وتعیها أذن واعیة)، فقال النبی (صلى الله علیه و آله و سلم) سألت الله أن یجعلها أذنک. قال علی (علیه السلام): فما نسیت شیئاً بعد ذلک.[۲] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای علی! من از خدا خواستم که گوش‌های تو را از این گوش‌هاى شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد، و امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: من هیچ سخنى بعد از آن نشنیدم، که آن را فراموش کنم.»

۲. این حدیث از «ابن‌عباس» در کتاب مناقب خوارزمی و شواهد التنزیل حاکم حسکانی نقل گردیده است. ابن‌عباس نقل می‌کند: «عن ابن‌عباس، عن النبی (صلى الله علیه و آله و سلم) قال: لما نزلت (وتعیها اذن واعیة)، قال النبی (صلى الله علیه و آله و سلم): سألت ربی عزوجل ان یجعلها اذن علی.[۳] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نازل شدن این آیه فرمودند: من از خدا خواستم که گوش‌های علی (علیه السلام) را از این گوش‌هاى شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد.»

۳. این حدیث از «ابورافع» در کشف الاستار نقل شده است. ابورافع نقل می‌کند: «عن أبی‌رافع، أنّ رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم)، قال لعلیّ بن أبی‌طالب: إنّ اللّه أمرنی أن أعلّمک ولا أجفوک، وأن أدنیک ولا أقصیک، فحقّ علیّ أن أعلّمک، وحقّ علیک أن تعی.[۴] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمود: خدا مرا امر نمود، که تو را بیاموزم و به تو جفا نکنم، و تو را نزدیک نمایم و دورت ننمایم. پس حق تو بر من این است که به تو بیاموزم و حق من بر تو این است که فرا بگیری و فراموش نکنی.»

۴. این حدیث از «عبدالله بن جعفر» در مسند بزار هم نقل گردیده است.

عبدالله بن جعفر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به علی (علیه السلام) نقل می‌کند: «عن عبدالله بن جعفر أن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال لعلی (علیه السلام): إن الله تبارک وتعالى أمرنی أن أدنیک و لاأقصیک وأن أعلمک ولاأجفوک.[۵] خدا مرا امر نمود، که تو را نزدیک نمایم و دورت ننمایم، و تو را بیاموزم و به تو جفا نکنم.»

۵. این حدیث از «انس بن مالک» در شواهد التنزیل نقل شده است. انس نقل می‌نماید: «عن أنس فی قوله: (وتعیها أذن واعیة) قال: قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) سألت الله أن یجعلها أذنک یاعلی!.[۶] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نازل شدن این آیه فرمودند: ای علی! من از خدا خواستم که گوش‌های تو را از این گوش‌هاى شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد».

۶. این حدیث از (جابر بن عبدالله انصاری) در کتاب شریعه آجری نقل گردیده است. جابر نقل می‌کند: «عن جابر بن عبدالله قال: قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) لعلی (علیه السلام): یا علی! إن الله عزوجل أمرنی أن أدنیک ولا أقصیک، وأن أعلمک ولا أجفوک، حق علی أن أطیع الله عزوجل فیک، وحق علیک أن تعی عنی.[۷] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمود: ای علی! خدا مرا امر نمود، که تو را نزدیک نمایم و دورت ننمایم  وتو را بیاموزم و به تو جفا نکنم، حق تو بر من این است که اطاعت کنم خدا را در مورد حق تو و حق من بر تو این است که فرا بگیری از من و فراموش نکنی». و همچنین از او در شواهد التنزیل نقل شده است. جابر نقل می‌کند: «عن جابر قال: نزلت على النبی (صلى الله علیه و آله و سلم) هذه الآیة: (وتعیها أذن واعیة) فسأله أن یجعلها أذن علی ففعل.[۸] وقتی این آیه بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، نازل گردید، از خداوند درخواست نمود، که گوش علی (علیه السلام) را مانند چنین گوشی قرار دهد، و خداوند چنین نمود».

۷. این حدیث از «امیرالمؤمنین» در کتاب‌های مناقب ابن‌مغازلی، شواهد التنزیل نقل شده است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «... سمعتُ علیّ بن أبی‌طالب (علیه السلام) یقول: لمّا نزلت (وَتعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ) قال لی النبیّ (صلّى الله علیه و آله و سلّم): سألتُ الله أن یجعلها أُذنَکَ یا علیُّ.[۹] هنگامی که این آیه نازل شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمودند: ای علی! من از خدا خواستم که گوش‌های تو را از این گوش‌هاى شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد.» همچنین از ایشان در کتاب‌های شواهد التنزیل، تفسیر زمخشری، تفسیر فخر رازی، مناقب ابن‌مردویه نقل شده است: «عن علی قال: لما نزلت قوله تعالى (وتعیها أذن واعیة)، قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم): سألت الله أن یجعلها أذنک یا علی. قال علی: فما نسیت شیئاً سمعته بعد.[۱۰] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای علی! من از خدا خواستم که گوش‌های تو را از این گوش‌هاى شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد، و امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: من هیچ سخنى بعد از آن نشنیدم، که آن را فراموش کنم.»

و همچنین در مناقب خوارزمی از ایشان نقل شده است: «عن علی بن أبی‌طالب (علیه السلام) قال: ضمنی رسول الله (صلى الله علیه و آله) وقال لی امرنی ربی أن أدنیک ولا أقصیک وان تسمع و تعی، وحق على الله ان تسمع و تعی فنزلت: (وتعیها اذن واعیة).[۱۱] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا ضمانت نمود، و به من فرمود: خداوند به من فرمان داده است که تو را نزدیک نمایم و دور نکنم، و اینکه بشنوی و فرابگیری؛ حق است بر خداوند که بشنوی و فرابگیری، (فراموش نکنی)، پس این آیه نازل گردید.»


می‌توان به «ابن‌تیمیه» گوشزد نمود، که خود معتقد است که: «تعدد الطرق وکثرتها یقوى بعضها بعضاً، حتى قد یحصل العلم بها ولو کان الناقلون فجاراً فساقاً.[۱۲] زیادی و تعدد طرق نقل حدیث برخی، برخی دیگر را تقویت می‌کند که خود زمینه علم به آن را فراهم می‌کند؛ اگر چه راویان آن فاسق و فاجر باشند». چه برسد به این مورد که غیر از تعدد طرق، روایات صحیح و نیکو می‌باشد. در پایان یکی دیگر از نشانه‌های بغض تکذیب‌کنندگان امیرالمؤمنین را می‌توان نقل آنان از اسحاق بن راهویه، به اینکه او گفت: «قال إسحاق بن راهویه: قیل لی: إنک تحفظ مئة ألف حدیث؟ قال: مئة ألف حدیث ما أدری ما هو، ولکنی ماسمعت شیئاً قط إلا حفظته، ولاحفظت شیئاً قط فنسیته.[۱۳] نشنیدم چیزی را مگر اینکه حفظ نمودم، و فراموش نکردم چیزی را که حفظ نمودم.» و بعید ندانند، ولی اگر همین مطلب از امیرالمؤمنین نقل شود، آن را قبول نکرده و بگویند هیچ کسی این مطلب را قبول ندارد و نمی‌پذیرد.


پی‌نوشت:


[۱]. منهاج السنة، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۷۱.

[۲]. تاریخ دمشق، ابن عساکر، بیروت: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ق، ج۴۱، ص۴۵۵.

تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم رازی، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ج۱۰، ص۳۳۶۹.

الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق، ج۱۸، ص۲۶۴.

[۳]. المناقب، خوارزمی، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۴ق، ص۲۸۲.

شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، قم: مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۷.

[۴]. کشف الاستار، هیثمی، بیروت: مؤسسه الرسالة، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۹۹.

[۵]. مسند البزار (البحر الزخار)، ابوبکر بزار، بیروت، مؤسسة علوم القرآن، ۱۴۰۹، ج۶، ص۲۱۱.

[۶]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، قم: مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۸.

[۷]. الشریعة، آجری، ریاض: دار الوطن، ج۴، ص۲۰۹۴.

[۸]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، قم: مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۱.

[۹]. مناقب علی بن ابی طالب، ابن مغازلی، انتشارات سبط النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۵۰.

شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، قم: مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۶۱.

[۱۰]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، قم: مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۰.

الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، قاهره: ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۱۵۱.

تفسیر الکبیر، فخر رازی، ج۳۰، ص۱۰۷.

مناقب، ابن مردویه، دارالحدیث، ۱۴۲۴ق، ص۳۳۸.

[۱۱]. المناقب، خوارزمی، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۴ق، ص۲۸۲.

[۱۲]. مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، دار الوفاء، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۶.

[۱۳]. تهذیب الکمال، مزی، بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۸۵.

سیر اعلام النبلاء، ذهبی، بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۳۷۳.