پاسخ به شبهات  اعتقادی و شایعات دنیای مجازی
پاسخ به شبهات  اعتقادی و شایعات دنیای مجازی

پاسخ به شبهات اعتقادی و شایعات دنیای مجازی

j-shobheh

70-شبهه مربوط به شستن و مسح کردن در وضو


█شبهه مربوط به شستن و مسح کردن در وضو


 تناقض دیگر:در قرآن کریم آمده که باید پاها را در وضو شست اما در مذهب شما بر خلاف قرآن پاها را مسح میکنند

پاسخ تفصیلی

  

تنها آیه ای که در قرآن از وضو بحث می نماید این آیه است: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ". [3] مطابق قرائت مشهور لام "ارجلکم" به فتح خوانده می شود، از این رو دو نوع ترکیب روی آن صورت گرفته است:

الف. عطف بر وجوه است که منصوب و محکوم به شستن است، پس پاها نیز مانند صورت و دست ها باید شسته شود.

ب. گرچه کلمه "رؤوسکم" مجرور است، امّا مجموع کلمه "برؤوسکم" مفعول امسحوا، در محل نصب و محلاً منصوب است، کلمه ارجلکم عطف به محل برؤوسکم و محکوم به حکم آن یعنی مسح است، پس باید پاها را نیز مانند سر مسح نمود.

برخی از دانشمندان اهل سنت چنین استدلال نمودند: شستن شامل مسح هم می شود؛ یعنی شستن عبارت است از: تری و رطوبت بیشتر، اما عکس آن درست نیست؛ یعنی مسح شامل شستن نمی شود. بنابر این اگر کسی پاها را بشوید یقین به برائت ذمه پیدا می کند؛ زیرا بر فرض وجوب مسح، کسی که پا را شسته مسح هم نموده است، بر خلاف زمانی که مسح کرده باشد. در این صورت اگر واقعاً شستن واجب باشد تکلیف از ایشان ساقط نمی شود؛ چرا که وی فقط مسح نموده، در حالی که شستن واجب بوده است. [4]

روشن است که این نوع استدلال نادرست است؛ زیرا که شستن و مسح کردن دو ماهیت جدا از هم بوده و در حقیقت نسبتشان، نسبت تضاد است. بنابر این هیچ کدام بر دیگری صدق نمی کنند؛ یعنی نه به شستن مسح اطلاق می شود و نه به مسح، شستن، بلکه در این گونه موارد بهترین معیار تشخیص فهم لغات، عرف همان لغت است.

آیا واقعاً عرف از این دو کلمه همین را می فهمد که در این استدلال بیان شده؛ یعنی اگر کسی پایش را بشوید می گویند مسح کرده است.

اگر با تسامح بپذیریم که نسبتشان عام و خاص مطلق است نه تضاد، و شستن عبارت است از مسح و زیادی، اولاً پس باید بتوان این را تعمیم داده و هر جا که تکلیف ما مسح باشد بتوان گفت که شستن کفایت می کند بنابر این باید در مسح سر نیز قائل شد که اگر کسی به جای مسح، آن را بشوید کفایت می کند، در صورتی که این قول بدیهی البطلان است و کسی قائل به آن نیست. [5]

ثانیاً در این صورت باز هم نمی توان پا را به جای مسح، شست؛ زیرا وضو از عبادات است و عبادات هم توقیفی هستند به این معنا که کسی حق تصرف و کم و زیادی در آن را ندارد و باید دقیقاً مانند پیامبر (ص) وضو گرفت؛ چون در این صورت این استدلال اجتهاد در مقابل نص است که به ضرورت باطل است.

رشید رضا از دانشمندان اهل سنت می گوید: از نظر عقل هم می بینیم که شستن مناسب تر است؛ شستن نظافت است و این برای ایستادن در مقابل رب الارباب شایسته تر است.

بدون تردید وی در این جا بدون این که از قیاس اسمی ببرد، متوسل به آن شده است؛ یعنی گفته این شستن نظافت است و هر چه که نظافت باشد بهتر است، و این مورد هم مثل بقیه موارد پس شستن بهتر است، در صورتی که برای قیاس در اثبات احکام دین جایگاهی وجود ندارد و این چیزی نیست که خود صاحب المنار به آن قائل است؛ زیرا او در ذیل آیه شریفه " أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِین" ؛ "من از او بهترم مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل‏"، [6] دو روایت از امام صادق (ع) در مذمت قیاس نقل می کند و می گوید: ابو نعیم در حلیه (حلیة الأولیاء) و دیلمی از جعفر صادق از پدرش و او از جدش نقل می کند که رسول الله (ص) فرمود: اولین کسی که امر دین را با نظر خود قیاس کرد ابلیس بود. [7] باز می گوید: جعفر (صادق) گفت: کسی که امر دین را با نظر خود قیاس کند خداوند در روز قیامت او را هم نشین ابلیس قرار خواهد داد. [8]

نتیجه

آنچه در این گفتار بیان شد دو حکم برای دو موضوع بود؛ یعنی شستن و مسح کردن صورت و سر، و هر یک از آن دو به چیزی عطف شد؛ دست ها به صورت و پاها به سر؛ یعنی همان طور که در وضو شستن صورت واجب است، شستن دو دست از آرنج هم واجب است و همان طوری که مسح (بعض) سر واجب است مسح پا تا برآمدگی نیز واجب است. [9]

با توجه به مطالب ارائه شده آیا باز هم می توان گفت که شیعه ترک فریضه می کند و بر خلاف سنت پیامبر (ص) و علی (ع) عمل می کند.

⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩

پاسخ کوتاه


طبیعی است که هر فرقه و گروهی خود را به حق و فرقه ناجیه بداند، امّا ما بر خلاف شما بر این باوریم که ما به تکلیف گردن نهادیم و فرض را انجام می دهیم و برادران اهل سنت از فرض فاصله گرفتند، و برای این ادعایمان ادلّه ای را از قرآن و روایات ارائه می نماییم.

شیعه با استفاده از قرآن و آموزه های برگرفته از اهل بیت (ع) و بزرگان صحابه بر این اعتقاد است که وضو از دو شستن و دو مسح تشکیل می شود. بدین ترتیب که نخست صورت، آن گاه دست ها از آرنج تا سر انگشتان شسته می شود، پس از آن روی سر و روی پاها به ترتیب مسح می شود.

تنها در آیه ششم سوره مائده از قرآن در باره وضو بحث شده است. اگرچه کلمه "رؤوسکم" در آیه شریفه مجرور است، اما مجموع کلمه "برؤوسکم" مفعول امسحوا، در محل نصب و محلا منصوب است، کلمه ارجلکم عطف به محل برؤوسکم و محکوم به حکم آن یعنی مسح است، پس باید پاها را نیز مانند سر مسح نمود.

علاوه بر این ما بر این باوریم وضو از عبادات است و عبادات هم توقیفی هستند. به این معنا که کسی حق تصرف و کم و زیادی در آن را ندارد و باید دقیقاً مانند پیامبر (ص) وضو گرفت؛ چون در این صورت، هر گونه استدلالی اجتهاد در مقابل نص است.

برخی از دانشمندان اهل سنت می گویند: از نظر عقل شستن از مسح نمودن مناسب تر است؛ شستن نظافت است و این برای ایستادن در مقابل رب الارباب شایسته تر است، ولی این قیاس است که در جای خود بحث شده است که باطل است و از نظر علمی جایگاهی ندارد.