پاسخ به شبهات  اعتقادی و شایعات دنیای مجازی
پاسخ به شبهات  اعتقادی و شایعات دنیای مجازی

پاسخ به شبهات اعتقادی و شایعات دنیای مجازی

j-shobheh

7-بررسی دیدگاه دوم راجع به معراج رسول الله (ص)

بررسی دیدگاه دوم راجع به معراج رسول الله (ص)


 معراج پیامبر روحی بوده اما نه به صورت تجرد از بدن بلکه به صورت رؤیا و برزخی بوده و تمام این عوالم را به صورت رؤیای صادقه سیر کرده است. 


توضیحات:

  

 ابن شهر آشوب این دیدگاه را به فرقه ی «جهمیه» نسبت داده است(5). همان گونه که گذشت بر اساس این تفسیر پیامبر اسلام(ص) در رؤیای صادق، سیر از مکه به بیت المقدس و از آنجا به آسمان ها و ... را به نظاره نشسته اند و در عین حال جسم حضرت در بستر خود آرمیده بود و سیر نکرد. مستندات این دیدگاه: دو روایت در این باره وجود دارد: 

1. عایشه نقل می کند که «ما فقد جسد رسول الله ولکن اسری بروحه؛ جسد پیغمبر(ص) در شب معراج منتقل نشد ولی روح ایشان به معراج رفت»(6). 


2. «ان معاویه بن ابی سفیان کان اذا سئل عن مسری رسول الله قال کانت رؤیا من الله صادقه؛ معاویه در پاسخ به پرسشی درباره ی کیفیت معراج پیامبر گفت این امر از جمله رؤیاهای صادقه ی الهی بود است»(7). 


3. برخی کوشیده اند با همگون سازی معراج پیامبر با ماجرای خواب حضرت ابراهیم که در قرآن به آن اشاره شده، آن را توجیه کنند پس همان گونه که به ابراهیم موضوع قربانی کردن فرزندش در خواب اطلاع داده شد(8). حوادث و رویدادهای شب معراج در خواب به پیامبر عرضه شده است و در قرآن نیز به معراج پیامبر با تعبیر رؤیا اشارت رفته است «و ما جعلنا الرؤیا التی اریناک الا فتنه للناس؛ ما آن رؤیایی را که به تو نشان دادیم فقط برای آزمایش مردم بود»(9). این عده با تطبیق رؤیای مورد اشاره در آیه بر واقعه ی معراج نتیجه گرفته اند که معراج پیامبر سیری در عالم رؤیا بوده است. 


نقد دیدگاه دوم: ⬇⬇


■1. همانگونه که گذشت ظاهر آیات و روایات گواه بر تحقق لااقل بخشی از معراج به صورت جسمانی است و با تأویل به رؤیای صادقه سازگار نیست.


■ 2. اگر واقعه ی معراج صرف رؤیا بود دیگر جا نداشت که آیات قرآنی این قدر درباره آن اهمیت داده و سخن بگویند و در مقام اثبات کرامت درباره ی پیامبر برآیند(10) بنابراین آیات در مقام منت نهادن است و درعین حال ثنای بر خدای سبحان است [سبحان الذی ...] که چنین پیشامد بی سابقه ای را پیش آورده و چنین قدرت نمایی عجیبی را انجام داده و پرواضح است که مسأله ی قدرت نمایی با خواب دیدن به هیچ وجه نمی سازد.

خلاصه، خواب دیدن پیغمبر بی سابقه و قدرت نمایی نیست چون خواب را همه کس چه صالح و چه فاسد می بیند و چه بسا فاسق و فاجر خواب هایی ببینند که بسیار عجیب تر از خواب های یک فرد متقی باشد(11)


■3. تاریخ اسلام نیز گواه صادقی بر تحقق معراج است؛ زیرا در تاریخ می خوانیم: هنگامی که پیامبر(ص) مسأله ی معراج را مطرح کرد مشرکان به شدت آن را انکار کردند و آن را بهانه ای برای کوبیدن پیامبر دانستند این به خوبی گواهی می دهد که پیامبر هرگز مدعی خواب یا مکاشفه ی روحانی نبوده وگرنه این همه سر و صدا نداشت(12).

■4. روایات مورد استناد، به خاطر تعارض آشکار با روایات معارض دیگر، از درجه ی اعتبار ساقط است از این روست که ابن شهر آشوب، عائشه را در زمره ی کسانی به حساب می آورد که قائل به معراج جسمانی پیامبرند(13) و وجود روایات روشن معارض باعث شده که نویسندگان محترم تفسیر نمونه دو روایت مذکور را دارای جنبه ی سیاسی دانسته و بیان آنها را برای خاموش کردن جنجال درباره ی معراج پیامبر قلمداد کرده اند، نه این که واقعا چنین معانی مورد قبول گویندگان آن باشد(14). وانگهی، روایت عایشه از نظر تاریخ وقوع معراج نامعقول می نماید چرا که تمام راویان حدیث و تاریخ نویسان اتفاق کلمه دارند که معراج قبل از هجرت به مدینه واقع شده در حالی که ازدواج رسول خدا با عایشه پس از هجرت و در مدینه آن هم پس از گذشت مدتی از هجرت اتفاق افتاده است(15). از آن مهمتر معاویه نه موصوف به صفت عدالت است و زمانی که معراج در مکه واقع شده است او و پدرش _ ابوسیفان _ از مشرکان, بلکه سران بوده اند و همان کسانی بوده اند که از این قضیه برای انکار و کوبیدن پیامبر بهره بردند. این توجیه دوم او نیز در اندامه انکار نخست اوست.

با توجه به مطالب گذشته باید گفت پایین آوردن معراج پیامبر در حد یک رؤیای صادق قطعا باطل است.


■5. اما در مورد آیه ی 60 سوره اسراء باید گفت که نمی توان این آیه را با توجه به شأن نزول های مختلف که درباره ی آن مطرح شده بر معراج پیامبر تطبیق داد(16). خصوصا این که ادله گذشته و روایات صریح چنین تطبیقی را بر نمی تابند.

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرمایند «خداوند متعال بیان نفرموده که رؤیایی که به پیامبرش عرضه داشته است چه بوده است و در دیگر آیات آنچه که این آیه را تفسیر کند وجود ندارد(17). نتیجه آن که با این آیه نمی توان وقوع معراج را در عالم رؤیا اثبات کرد. دیدگاه سوم و چهارم: در این باره باید گفت که، ظاهر آیه اول سوره اسراء و نیز روایات متعدد، بر اثبات جسمانی بودن مرحله ی اول معراج پیامبر یعنی سیر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی دلالت دارد، پس جسمانی بودن این مقدار از معراج را می توان قطعی دانست. اما سخن درباره ی مراحل بعدی معراج است که آیا جسمانی بوده یا به نحو روحانی تحقق یافته است؟ در این باره مشهور دانشمندان و محققان اسلامی با توجه به ظهور روایات و نیز درک چنین معنایی از آیات سوره نجم که بیانگر مراحل بعدی سیر پیامبر است؛ نظریه ی جسمانی بودن سایر مراحل معراج پیامبر را پذیرفته اند(18). در عین حال با توجه به برخی روایات و نیز بعضی تفاسیر از آیات سوره نجم نمی توان نظریه روحانی بودن سایر مراحل معراج را به طور قطع مردود دانست؛ از این رو، برخی از دانشمندان این نظریه را پذیرفته اند و علامه طباطبایی این تفسیر را جایز شمرده و آن را محتمل می دانند.

البته در صورتی که این روحانی بودن به معنای قول دوم یعنی رؤیا تفسیر نشود(19)


■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■


5. ابن شهر آشوب مازندرانی، المناقب، ج 1، ص 176، انتشارات علامه، قم 1379.

6. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 18، ص 284، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404ق. 

7. طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، ج 15، ص 16

8. صافات، آیه 102. 

9. اسراء، آیه 60. 

10. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج 13، ص 32، مطبوعاتی اسماعیلیان قم.

11. موسوی همدانی، محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 29، دفتر انتشارات اسلامی، ج 5، 1374. 12. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 12، ص 15، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم.


11. موسوی همدانی، محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 29، دفتر انتشارات اسلامی، ج 5، 1374. 12. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 12، ص 15، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم.

13. ابن شهر آشوب مازندرانی، المناقب، ج 1، ص 176، انتشارات علامه، قم 1379. 

14. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 12، ص 15، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم. 

15. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج 13، ص 24، مطبوعاتی اسماعیلیان قم.

16. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 12، ص 171. 

17. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج 13، ص 137، مطبوعاتی اسماعیلیان. 

18. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 18، ص 288، مؤسسه الوفاء، بیروت 1404ق. 19. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج 13، ص 32، مطبوعاتی اسماعیلیان.