2-آیا عقل انسان می تواند به تنهایی دین انسان باشد؟

متن شبهه:

مسلمانی ؟یهودی؟زرتشتی؟با خدایی؟بی خدایی؟کافری شری خیری؟هر چه می خواهی باش مهم نیست فقط انسان باش.من انسانم پیامبر ندارم اما عقل دارم.امام ندارم اما شعور دارم.روحانی برای توست اما من نیازی به تقلید ندارم.فرهنگ من فرهنگ عرب نیست.کتابم کتاب عرب نیست.فکر من خداست اما نه خدای محصور در بیابان.خدای من خدای قتل و کشتن و خونریزی حتی در راه خودش را دوست ندارد!جهاد برایش معنا ندارد.در دنیایش همه صلح و آرامش و محبت است. اینها اعتقادات من است چون خدایم خدای حقیقت است.

پاسخ:

 

در پاسخ به کسانی که میگویند دین من عقل من است در مرحله اول پاسخ باید بیان کرد که :

1⃣اولا آیا عقل همه انسانها در یک سطح قرار دارد و یک حکم واحد صحیح دارد؟2ثانیا آیا عقل بشر از ابتدا در همین حد رشد بوده است و آیا دیگر برای آن رشد و تکاملی نمیتوان لحاظ کرد؟

2⃣اگر اینگونه است انحطاط مکاتبی که بر مبنای عقل بشر صورت گرفته را چگونه میتوان توجیه کرد؟ این یعنی عقل بشر امروز بر خوبی چیزی حکم می دهد و با گذشت زمان به اشتباه بودنش پی می برد.

3⃣انسان هم عقل دارد و هم نفس حیوانی (شهوت و غضب)عقل برای این است که انسان بتواندبعد حیوانی وجودش را کنترل کند. تا بدن ابزار مهار شده‌ی او شود، اما اگر بر عکس شد و نفس مهار عقل را در دست گرفت و انسان را فقط به سمت نیازهای حیوانی کشید چه؟؟!

4⃣بعد حیوانی وجود انسان نه تنها از بعد عقلانی او ضعیف تر نیست بلکه به خاطر همراه بودن با لذات قابل لمس و نتایج آنی گاهی بسیار قوی تر عمل می کند. قتل و فحشا و......

5⃣خداوند متعال می‌فرماید، بعضی حتی هوای نفس را «إله و معبود» خود می‌گیرند و بالتبع دیگر هیچ فرقی با حیوانات ندارند، هر چند که ظاهرشان شبیه به آدم‌های فهیم است:

«أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا * أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا» (الفرقان، 43 و 44

ترجمه: آیا آن کس که هواى [نفس] خود را معبود خویش گرفته است دیدى آیا [مى‏توانى] ضامن او باشی * یا گمان دارى که بیشترشان می ‏شنوند یا می ‏اندیشند آنان جز مانند ستوران نیستند بلکه گمراه‏ترند.

6⃣پس «عقل»، تفکر و اندیشه برای این است که انسان نسبت به حقایق عالم هستی شناخت پیدا کند و بفهمد که خدایی هست، او انسان را خلق کرده و هدایت می‌کند و باید فقط او را عبادت کند.

7⃣وجود پیامبران و ائمه اطهار علیهما السلام به عنوان انسان های کامل به منزله رسولان ظاهری و قابل لمس می باشد و عقل رسول باطنیست تا به کمک هم کشتی زندگی بشر را هدایت کنندبا وجود عقل در آدمی چه نیازی به پیامبر است؟ http://www.quranir.ir/index.php/articles/shobahat/65-2013-11-07-04-37-07

«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ» (آل‌عمران، 164)

ترجمه: به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.

8⃣بشر هیچگاه از وجود نبی بی نیاز نبوده و نخواهد شد چرا که همان خدایی که او را آفریده تشخیص داده که به تنهایی قادر به یافتن راه سعادت نیست.و بی نیازی از نبی تنها یک ادعای پوچ است برای کسی که ادعای خد پرستی دارد.

9⃣این عقل محدود بشر است که به او حکم می کند با هر جور مرام و مسلکی حتی اگر تو را کشتند به سرزمینت تجاوز کردند و به خاک و خون کشیدند لبخند بزن و در صلح باش تا دیگر اثری از وجودت باقی نگذارند.اینها فقط شعارهای شیک تبلیغاتیست که در دنیای وحشی ما که هر روز عده ای خونخوار با انواع سلاح های کشتار جمعی تشنه خون مسلمانان هستند و گروهک های تروریستی مثل داعش را با ظاهر اسلامی به جان مسلمین می اندازند صرفا یک لطیفه محسوب می شود.

 فلسفه جهاد در اسلامhttp://yon.ir/E04R

10-در باب تقلید از مراجع هم کسی می تواندچنین ادعایی داشته باشد که حداقل با علم تفسیر قرآن و علم تشخیص احادیث معتبر آشنایی داشته باشد نه اینکه حتی درابتدایی ترین مبانی خداشناسی دچار ایراد و اشکال باشد.این دقیقا مانند این است که همگان ادعای پزشکی داشته باشند آنهم به پشتوانه اینه می دانند استامینوفن یک داروی مسکن است.

 چرا تقلید از مراجع در فروع دین واجب است؟  http://islamquest.net/fa/archive/question/fa1078