80-شبهه مربوط به معجزات پیامبران و ثبت وقایع

شبهه مربوط به معجزات پیامبران


از آن لحظه که بشر توانست وقایع را ضبط کند ...دیگر نه عصا مار شد ...نه دریا شکافته شد

نه ماه به دو نیم تقسیم شد...نه مرده ای زنده شد....نه انسانی در دهان ماهی رفت

نه شتری از دل کوه بیرون آمد...نه آتشی گلستان شد...و نه پیغمبری ظهور کرد

⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩

پاسخ:

 

 

بشر از همان ابتدای خلقتش، تاریخ را به گونه‌ای ثبت می‌کرد. یا سینه به سینه منتقل می‌شد، یا روی سنگ‌ها، دیوارها و ستون‌ها با نقش و نگار و سپس با جملات ثبت می‌شد و یا (پس از آغاز کتابت)، نوشته می‌شد.

◀الف - آن چه این گونه با عناد و لجاج ردیف شده است، معجزات انبیا و رسولان الهی بوده که بیش از 1400 سال پیش با نبوت و رسالت حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله خاتمه یافت و ختم نبوت و رسالت نیز ربطی به ضبط صدا و تصویر ندارد.

◆«مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا» (الإحزاب، 40)◆

ترجمه: محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. و خدا همواره بر هر چیزى داناست.

◀ب – وقتی خبر اختتام نبوت و رسالت آمد، حتی در مخیله بشر نیز خطور نمی‌کرد که شاید روزی بتواند صدا و تصویر را ضبط کند، چرا که بعثت آخرین پیامبر صلوات الله علیه و آله، مقارن با سال 610 میلادی بوده، اما مشهور است که اولین دستگاه ضبط صدا به وسیله «توماس ادیسون» در سال ۱۸۷۷ ساخته شد و

بنابر این نبوت، رسالت و معجزاتی که نام برده‌اند، اغلب متعلق به تاریخ قبل از میلاد یا پس از آن بوده؛ رحلت پیامبراکرم صلوات الله علیه و آله، در سال 633 میلادی می‌باشد، و این اختراعات همه در قرن 18 میلادی اتفاق افتاده است. یعنی حدود 1200 سال با رحلت آخرین نبی فاصله دارند، چه رسد به انبیای سلف. 


◀ج – پس این ادعا که "از لحظه‌ی اختراع و امکان ثبت صدا و تصویر، معجزات قطع شد"، کاملاً دروغی جاهلانه است، چرا که معجزات 1200 سال (12 قرن) قبل از این اختراعات قطع شده بود.


◀د – بشر برای قبول و باور ادعا نبوت و رسالت، نیاز به معجزه دارد؛ یعنی کاری که دیگران از انجام آن عاجز باشند. منتهی "معجزه" در هر عصری، متناسب با شرایط و نیازهای آن عصر است.

مثل این که در زمان حضرت موسی علیه السلام، جادوگران خود را خدایان و یا مرتبطین با خدا مطرح می‌کردند، و معجزه‌ی وی عصایی بود که جادوی آنها را بلعید و یا سبب غرق فرعونیان شد.

زمان حضرت عیسی علیه السلام که انواع بیماری‌ها شیوع یافته بود، حکیمان و پزشکان، ادعای خدایی می‌کردند، و ایشان باذن الله کور را بینا کرد، پیس را شفا داد و حتی مرده را زنده کرد، تا همه آن ادعاها ابطال گردد.


◀ﻫ - اما اسلام، آخرین دین است، یعنی پایان نبوت است. دینی همگانی برای تمامی اعصار.

پس معجزه‌ی آن نیز باید باقی بماند تا همگان ببینند و مطابق با شرایط و نیاز مخاطبین خود تا آخرالزمان باشد.

لذا معجزه این پیامبر عظیم‌الشأن صلوات الله علیه و آله، از سنخ "علم" است که با کتابت "کتاب الله" و کلام "کلام‌الله" بیان و ابلاغ شده است. معجزه‌ی آشکار، همیشگی و در دسترس همگان.

معجزات سایر انبیای الهی را قبول داریم، چون در قرآن کریم به آنها تصریح شده است، اما برای ما دیگر معجزه نیستند، چون تکرار نشده و نمی‌بینیم.

اما معجزه‌ی آخرین انبیای الهی همیشه در دسترس همگان است و اتفاقاً نه تنها اختراع دستگاه‌های ضبط صدا، عکس و تصویر متحرک (فیلم)، خللی در آن وارد نکرده است، بلکه موجب نشر و شناخت بیشتر آن نیز گردیده است.

 

پاسخی دیگر

⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩


اگر منظور از زمان ثبت وقایع، زمانی است که مورخین وجود داشته اند و وقایع را ثبت میکردند، این اشکال کلیت ندارد زیرا زمان پیامبر اسلام که این همه مورخ وجود داشته است و وقایع زندگی ایشان مو به مو و با تمام جزئیاتش ثبت شده است.

معجزاتی که توسط پیامبر اسلام انجام شده است نیز در کتابهای تاریخی و کلامی وجود دارد.

در طول تاریخ نیز ده ها کتاب به صورت اختصاصی به معجزات پیامبر اشاره دارد.

کارهای خارق العاده دیگری نیز توسط امامان معصوم انجام شده است که گرچه به اصطلاح کلامی، معجزه خوانده نمیشود اما به هر حال، نشان دهنده ارتباط شخص با عالم غیب است.

اگر هم منظور این است که در دو سه قرن اخیر که صنعت چاپ رواج گرفته است، باز هم این ایراد وارد نیست؛ زیرا :

1⃣اولا: در گذشته گرچه صنعت چاپ وجود نداشته است، اما فرایند نسخه برداری به صورت جدی وجود داشته است و نسخه برداری ها به صورت نسبتا دقیقی صورت میگرفته است.

2⃣ثانیا: وجود نداشتن معجزات در این دوران، به جهت این است که پیامبر اسلام، اخرین پیامبر است و قرار نیست پیامبری بعد از ایشان بیاید تا نیاز به آوردن معجزه داشته باشد.

3⃣ثالثاً : معجزات هر پیامبری مربوط به زمان خود اوست؛ زیرا معجزه در صورتی خاصیت قانع کردن بیشتری دارد که دانشمندان و متخصصان همان عصر را تحت تاثیر خود قرار دهد.

به همین جهت، معمولا معجزات یک پیامبر در مورد پیامبر دیگر اتفاق نمی افتاد مگر به جهت درخواستی که مردم داشتند.

مثلا در زمان پیامبر اسلام، ادعای بیشتر افراد در مورد سخنوری و فصاحت و بلاغت بوده است. لذا معجزه اصلی حضرت رسول(ص)، قران کریم است با علوم شگفت آوری که بعد از ۱۴۰۰ سال هیچ کس توان آوردن مثل آنرا نداشته و ندارد. اگر نیچه ای در تاریخ چنین چیزی گفته در مقابل بزرگان زیادی خلاف آنرا گفته اند که برای اختصار تنها دو نمونه از هزاران نمونه گفتار آنان را می آوریم :

گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانى مى‏گوید: سالیان دراز کشیشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبى در ما ایجاد نمود. به زودى این کتاب توصیف‏ناپذیر، محور افکار مردم جهان مى‏گردد!


◆آلبرت انیشتاین که نیازى به معرفى ندارد، مى‏گوید: قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعه‏اى از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهى که بزرگـترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت مى‏کند.

اینهم نمونه ی کوچکی از صدها کتاب علمی که در باره ی معجزات علمی قرآن نگاشته شده است :

http://www.files.com/shared/530d9f215d752/miracle%20of%20quran2.pdf

اما با این حال، ایشان معجزات دیگری نیز دارد که شبیه آنرا پیامبران قبلی نیز داشتند. مانند زنده کردن دو کودکی که در اثر اشتباهی مرده بودند.

باید دانست :

1⃣اولاً : ثبت وقایع فقط مربوط به دوره جدید و امروزه نیست و


2⃣ثانیا : در هر عصر و زمان بنا به فهم و استعداد بشر نوع هدایتگری بشر متفاوت بوده است تا در خور فهم بشر آن دوره باشد و انسان متمدن و جهانی امروز بعلت ارتباطات وسیع شاید دیگر نیازی به آن معجزات نداشته باشد و با منطق وتفکر بتواند به نتایج مطلوب اعتقادی دست یابد.

هر چند هنوز عده ای در این زمان هم ماندن در جاهلیت مدرن را به حقیقت گرایی وواقع بینی ترجیح میدهند و حتی اگر از زمین و آسمان هم برایشان ادله آورده شود بر سر انکار خود پافشاری می کنند.