█*شبهه ترکیبی راجع به آموزه های دینی
متنی قابل تامل:
ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﯽ ﻋﺠﯿﺐ
ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ؛
ﻣﻌﻠﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺧﺎﻧﻪ ﺻﺤﺒﺖ می کرد، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ
ﻣﻌﻠﻤﺶ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ: ﻣﮕﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﺳﺠﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ،
ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﮑﺮﺩ؟
ﻣﻌﻠﻢ گفت: ﺑﻠﻪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﻩ.
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺘﻪ:
ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ ﺭﺍ ﮔﻮﻝ ﺑﺰﻧﺪ ﺗﺎ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ؟
ﻣﻌﻠﻢ ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍشت.
ﻗﺘﻞ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ...
ﻭﻟﯽ ﮐﺸﺘﻦ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﻭ ﮐﻔﺎﺭ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻓﺤﺸﺎ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ...
ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻘﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﺻﯿﻐﻪ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻘﺪﯼ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
ﺩﯾﻦ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻧﯿﺴﺖ ...
ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺩﯾﻦ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﺩ ﺧﻮﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﺑﺮﻧﺪ ...
ﻭﻟﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺯﻥ ﻧﺼﻒ ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ !
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﺑﺮﻧﺪ ...
ﻭﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩ ﯾﺎ ﺯﻥ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺧﻮﻧﺒﻬﺎ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ نمی شود!!!
میخواهند تو ندانی !!!
میان پرواز تا پرتاب تفاوت از زمین تا آسمان است،
پرواز که کنی، آنجا میرسی که خودت می خواهی اما
پرتابت که کنند، آنجا می روی که آنان می خواهند.
پس پرواز را بیاموز...!!!
پاسخ:
◆اگر هنوز نمی دانیم که بهشت آدم و حوا بهشت موعود نبوده و در مراتب پایین تر قرار داشته و طبق روایات بهشتی زمینی بوده بد نیست کمی مطالعه داشته باشیم چه طراح شبهه و چه معلم دینی کذایی
◆اگر عرف غلط جامعه به ما آموخت که فحشا حرام است ولی اگر حقوقش را پرداخت کنی تا چهل صیغه و چهار عقدی مشکلی ندارد.
✳اسلام به ما میگویدبه جای فحشا و باری به هر جهت بودن و نظام بی مبالاتی زن و مرد تنها در شرایط خاص و در صورت لزوم جهت رفع ضروریات جوامع مثل دوران جنگ که بسیاری از زنان بی سرپرست می شوند یا ضروریات دیگر تازه آن به شرط رعایت مساوات بین زنان و عدم پایمال کردن حقوق مادی و معنوی میتوان چهارزن عقد کرد که بین آنها مساوات و عدالت از تمام لحاظ مالی،روحی،عاطفی و جنسی و...برقرار شودو صیغه برای جلوگیری از رواج فحشا و حرام زادگی حلال است آن هم با توافق طرفین.اگر زنی خود نخواهد هیچوقت صیغه نمیشود.
◆اگرعرف غلط جامعه به ما آموخت که قتل حرام است ولی کشتن مخالفان و کفار توصیه شده است
✳اسلام به ما میگوید که قتل حرام است و ریختن خون یک انسان *بی گناه*مساویست با ریخته شدن خون تمامی انسانها و نجات جان یک انسان *بی گناه* مساویست با نجات جان تمامی بشر؛و کشتن کفار (که مخالفان وجود خدا هستند و دشمن خدا و اسلام و حق) در مرحله ی آخر یعنی بعد از مراحل امر به معروف و نهی از منکر و درصورت مضر بودن آنها برای جان و مال و دین و حق دوستداران خدا توصیه شده است.
◆اگر عرف غلط جامعه به ما آموخت که دین تحمیلی نیست ولی اگر کسی از دین خارج شود خونش حلال است
✳اسلام در قرآن در پراعجازترین آیه اش که آیه الکرسی است به ما میفرماید که :
ُﻻَ ﺇِﮐْﺮَﺍﻩَ ﻓِﯽ ﺍﻟﺪِّﯾﻦِ ﻗَﺪ ﺗَّﺒَﯿَّﻦَ ﺍﻟﺮُّﺷْﺪُ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻐَﯽِّ ﻓَﻤَﻦْ ﯾَﮑْﻔُﺮْ ﺑِﺎﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕِ ﻭَﯾُﺆْﻣِﻦ ﺑِﺎﻟﻠّﻪِﻓَﻘَﺪِ ﺍﺳْﺘَﻤْﺴَﮏَ ﺑِﺎﻟْﻌُﺮْﻭَﻩِ ﺍﻟْﻮُﺛْﻘَﻰَ ﻻَ ﺍﻧﻔِﺼَﺎﻡَ ﻟَﻬَﺎ ﻭَﺍﻟﻠّﻪُ ﺳَﻤِﯿﻊٌ ﻋَﻠِﯿﻢٌﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَﻟِﯽُّ ﺍﻟَّﺬِﯾﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍْ ﯾُﺨْﺮِﺟُﻬُﻢ ﻣِّﻦَ ﺍﻟﻈُّﻠُﻤَﺎﺕِ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻨُّﻮُﺭِ ﻭَﺍﻟَّﺬِﯾﻦَ ﮐَﻔَﺮُﻭﺍْﺃَﻭْﻟِﯿَﺂﺅُﻫُﻢُ ﺍﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕُ ﯾُﺨْﺮِﺟُﻮﻧَﻬُﻢ ﻣِّﻦَ ﺍﻟﻨُّﻮﺭِ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻈُّﻠُﻤَﺎﺕِ ﺃُﻭْﻟَﺌِﮏَ ﺃَﺻْﺤَﺎﺏُ ﺍﻟﻨَّﺎﺭِ ﻫُﻢْ ﻓِﯿﻬَﺎ ﺧَﺎﻟِﺪُﻭﻥَ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺁﯾﻪ ■ ﺩﺭ ﺩﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﺍﺟﺒﺎﺭﻯ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺑﺨﻮﺑﻰ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﮐﻔﺮ ﻭﺭﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﯾﺰﻯ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮔﺴﺴﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻨﮓ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﻨﻮﺍﻯ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺳﺮﻭﺭ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﮑﯿﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﻰ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﻰﺑﺮﺩ ﻭ[ﻟﻰ] ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﮐﻔﺮ ﻭﺭﺯﯾﺪﻩﺍﻧﺪ ﺳﺮﻭﺭﺍﻧﺸﺎﻥ [ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺼﯿﺎﻧﮕﺮﺍﻥ=] ﻃﺎﻏﻮﺗﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﻰ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺗﺎﺭﯾﮑﯿﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﻰﺑﺮﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺁﺗﺸﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻨﺪ.
◆اگرعرف غلط جامعه به آموخت که انسانها نزد خدا برابرند ولی ارزش زن نصف مرد است و عقلش نصف مرد است و نمیتواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد و یا دیه ی زن نصف دیه مرد است چون ارزشش کمتر از مرد است؛
✳اسلام به ما می آموزد کهزن احساسات و عواطفش دوبرابر مرد است و از این رو ممکن است در شهادت دادن احساسات بر او غلبه کند...!!!
و
◆در مورد دیهکسی که دیه مرد را دریافت میکند زن است و برای گذران زندگی بعد از همسرش نباید دچار زحمت شود به همین خاطر
دیه مرد دو برابر زن است...
◆اگر عرف غلط جامعه به ما آموخت که انسان ها برابرند ولی برای مرد یا زن غیر مسلمان خونبها در نظر گرفته نمیشود..
✳اسلام به ما می آموزد که احکام اسلام که توسط خداوند متعال قرار داده شده، تمام جنبه های حقوقی انسانها را در نظر گرفته و در واقع بین کسی که به ندای حق لبیک گفته است و دین خداوند را پذیرفته که خالق اوست، باید با شخص کافرتفاوت داشته باشد و این عین عدالت الهی است.ولی باز با این وجود ریختن خون هیچ انسانی به نا حق حلال نیست و این تقوای انسانهاست که باعث نابرابر بودن آنهامیشود.
أَفَمَن کَانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کَانَ فَاسِقاً لاَ یَسْتَوُونَ ) .
آیا کسى که مؤمن است همچون کسى است که از فرمانِ ] خداى [ بیرون رفته ؟! هرگز برابر نیستند .
میخواهند تو ندانی !!!
میان پرواز تا پرتاب تفاوت از زمین تا آسمان است،
پرواز که کنی ، آنجا میرسی که خودت می خواهی ولی اگر پرواز کنی و نقشه ی راهت را با فرامین خدا یکی کرده باشی به آنجا میرسی که خدا میخواهد و چه خواستنی بهتر و پر فضیلت تر از خواست خدا برای ما!؟
اما اگر نقشه ی راهت را با جاهلان به ظاهر روشن فکر یکی کنی،پرتاب میشوی و
پرتابت که کنند، آنجا می روی که آنان می خواهند.
پس پرواز را با نقشه ی راه خدا بیاموز...!!!
پرنده ای که "پرواز خدایی" بلد نیست،
به "قفس" می گوید،
"انتخاب" !